روزى دو گونه است : روزیى که آن را جویى ، و روزیى که تو را جوید و اگر پى آن نروى راه به سوى تو پوید . پس اندوه سال خود را بر اندوه روز خویش منه که روزى هر روز تو را بس است . پس اگر آن سال در شمار عمر تو آید ، خداى بزرگ در فرداى هر روز آنچه قسمت تو فرموده عطا فرماید و اگر آن سال در شمار عمر تو نیست ، پس غم تو بر آنچه از آن تو نیست چیست ؟ و در آنچه روزى توست هیچ خواهنده بر تو پیشى نگیرد ، و هیچ غالبى بر تو چیره نشود ، و آنچه برایت مقدر شده تأخیر نپذیرد . [ این گفتار پیش از این در آنجا که سخن از این باب بود گذشت لیکن در اینجا روشن‏تر و گسترده‏تر است ، بدین رو بر قاعده‏اى که در آغاز کتاب نهادیم آن را از نو آوردیم . ] [نهج البلاغه]
 
پنج شنبه 00 مرداد 21 , ساعت 8:41 عصر

آیت الله مهدوی

امام جمعه موقت اصفهان گفت: در قرآن کریم دو بار واژه اخسرین (زیان کار ترین) آمده است؛ طبق آیه 103 و 104 سوره کهف، اخسرین انسان هایی هستند که در دنیا زحمت کشیده، ولی وقتی می خواهد در قیامت از آن استفاده کنند، متوجه می شوند که هیچ چیز ندارند.

به گزارش خبرگزاری «حوزه» از اصفهان، آیت الله سیدابوالحسن مهدوی، امروز در جلسه عزای سیدالشهدا در غدیریه اصفهان، اظهار کرد: در قرآن کریم واژه خُسر و مشتقاتش 65 مرتبه آمده است.

وی بیان کرد: خُسر و خُسران از جمله واژگان قرآنی است که ما را حساس می کند، چند رقم خُسران داریم، بدترین آن این است که کسی سرمایه اش از دست دهد، اما خُسران کمتر این است که سرمایه اصلی باقی است، ولی در معامله ضرر می کند.

عضو مجلس خبرگان رهبری تاکید کرد: ضرر سوم آن است که کسی نه سود کند و نه ضرر، که به تعبیر بازاریان این هم خود یک نوع خُسران است، اما در قرآن کریم دو بار واژه اَخسرین (زیان کار ترین) آمده است، طبق آیه 103 و 104 سوره کهف(قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالً)، انسان هایی هستند که در دنیا زحمت کشیده ولی وقتی می خواهد در قیامت از آنها استفاده نماید، متوجه می شود که هیچ چیز ندارد.

وی افزود: خداوند در آیه 104 کهف تاکید می فرماید «الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا ...» که تاکید دارد عقیده انسان این است که زحمت می کشد و اعمال جمع آوری می کند، اما این در حالی است که هیچ چیز ندارد.

امام جمعه موقت اصفهان در توضیح اینکه اخسرین اعمال چه کسانی هستند، گفت: اولین افراد، انسان های وسواسی هستند، از صبح تا شب زحمت می کشند و وسواس دارند، اما طبق فتوای علما، برخی از اعمال وسواسی باطل است و متاسفانه این افراد در دنیا از علما هم سؤال نمی کند.

وی ابراز کرد: نمونه دوم اخسرین، کسانی هستند که گناه می‌کنند، ولی با زحمت فراوان، مثل کسی که رابطه نامشروع برقرار می کند ولی زندگی اصلی  و آبرویش از بین می رود، این کسی است که هم دنیا و هم آخرتش از بین می رود.

آیت الله مهدوی اذعان کرد: مخالفین شیعه، گروه سوم از اخسرین هستند، مسلمان است ولی مخالف شیعه!!، در دنیا زحمتش می کشد ولی در آخرت هیچ چیز ندارد. لذا به اهل بیت(ع) توسل کنید تا از خسران در امان بمانیم


چهارشنبه 00 مرداد 20 , ساعت 10:56 عصر

حمل علامتهای فلزی دارای نقش و نگار در مراسم عزاداری که از نظر محتوایی وارزشی تاثیر گذار نیست،از نظر شرعی چگونه است؟

حضرت آیت الله صافی گلپایگانی: اشکال ندارد.

حضرت آیت الله بهجت: اشکال ندارد.

حضرت آیت الله سیستانی: مانعی ندارد،اصلی در شرع ندارد ولی دلیلی بر حدمت آن نیست.

حضرت آیت الله فاضل لنکرانی: وجهی ندارد.

حضرت آیت الله مکارم شیرازی: سزاوار است از علم های سادهتر و سبک تر که یاد آور پرچم علمدار کربلا باشد استفاده شود.

حضرت آیت الله تبریزی: حمل علامت در دستجات عزاداری مانعی ندارد و به قصد تعظیم شعائر حسینی است.


استفاده از نی در عزاداری:

نی زدن در مراسم عزاداری و هیئات سینه زنی یا زنجیرزنی چه صورت دارد؟

حضرت آیت الله بهجت: نی زدن اشکال دارد.
حضرت آیت الله تبریری: نی از آلات لهو است نی زدن و گوش دادن به آن جایز نیست.

حضرت آیت الله فاضل لنکرانی:اگر به صورت مطرب و مناسب مجالس خوشگذرانی نواخته شود یا به نوعی وهن و هتک محسوب شود جایز نیست.

حضرت آیت الله مکارم شیرازی: کلیه صداها و آهنگ هایی که مناسب مجالس لهو و فساد است حرام و غیر آن حلال است و تشخیص آن با مراجعه به اهل عرف خواهد بود.

حضرت آیت الله سیستانی:

اگر به کیفیت لهوی نباشد مانعی ندارد.

هروله در عزاداری:

بعضی از مداح ها می گویند: امام حسین(علیه السلام) روز عاشورا هروله کرد،لذا در عزاداری ها باید هروله نمود آیا چنین عملی مشروع است؟

حضرت آیت الله سیستانی:صحت مطلب نقل شده ثابت نیست.

حضرت آیت الله صافی گلپایگانی:چنین چیزی نشنیده ایم.

حضرت آیت الله تبریزی:خصوصیات واقعه از امور قطعیه نیست، لذا با تخیلات و تصور واقعه از دید و ملاحضات افراد نخلوط می شود و این امور را نباید به ائمه علیه السلام نسبت داد.

حضرت آیت الله فاضل لنکرانی: در مورد سوال هروله استحباب ندارد و انجام آن به قصد عبادت مشروع نیست.

حضرت آیت الله مکارم شیرازی: این مطلب صحت ندارد و امام حسین (علیه السلام) هرگز در عاشوراهروله نکرد.

حضرت آیت الله بهجت: به قصد استحباب خصوصی انجام ندهند.


سه شنبه 00 مرداد 19 , ساعت 11:15 عصر

شخصیت امام حسین,شخصیت امام حسین ع چیست,خصوصیات اخلاقی امام حسین ع

حسین بن علی بن ابی طالب علیه السلام، مشهور به اباعبدالله و سیدالشهداء ( 4ق- 61ق)، امام سوم شیعیان است که در واقعه عاشورا به شهادت رسید. او بعد از برادرش امام حسن علیه السلام، ده سال امامت را بر عهده داشت. دوره امامت امام حسین علیه السلام با حکومت معاویه هم زمان بود. بنابر گزارش های تاریخی، امام حسین علیه السلام در مواردی به عملکرد معاویه سخت اعتراض نموده است، من جمله بعد از کشته شدن حُجْر بن عَدِی نامه ای توبیخ آمیز برای وی نوشت و در ماجرای ولایت عهدی یزید نیز از قبول بیعت پرهیز کرد و در سخنانی در حضور معاویه و دیگران، این مبادرت معاویه را نکوهید و یزید را فردی نالایق خواند.

ویژگیهای شخصیتی امام حسین علیه السلام 

فروتنی و تواضع

امام حسین (ع) مانند جد بزرگوارش در فروتنی و تواضع اسوه حسنه و الگو برای جهانیان بود؛ چنان که در تفسیر عیاشی مذکور است: حسینعلیه السلام بر جمعی از مساکین بگذشت که عبای خویش را بر زمین گسترده و مشغول خوردن نان خشکی بودند، حضرت را دعوت به نشستن و خوردن غذای خود نمودند، امام حسین فورا دعوت آنان را اجابت نمود و مشغول خوردن نان آنان شدند و فرمودند:( ان الله لا یحب المستکبرین) بدرستی که خدا متکبران را دوست ندارد و سپس فرمود: من دعوت شما را پذیرفتم شماهم دعوت مرا اجابت کنید و آنان را با خود به خانه برد و همسر خود رباب را فرمود: آنچه ذخیره کرده ای بیاور، و ایشان را ضیافت و انعام فرمود. 

قاطعیت

یکی از صفت های بارز و سجایای اخلاقی حسین علیه السلام ارادة قوی و عزم راسخ و تصمیم قاطع آن بزرگ مرتبه است که این خصلت را از جد گرامی محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله به ارث برده است که حضرت محمد (ص) با این قاطعیّت بود که توانست مسیر تاریخ و معنای زندگی و ملاک ارزش ها را تغییر دهد و یک تنه دربرابر همه قدرت های شیطانی که می خواستند از گفتن کلمه الله جلوگیری کنند ایستاد.

شرم و حیا

امام حسین علیه السلام هنگام بخشش به سائل دچار شرم و حیا می شدند و بر او رقت می کردند. داستان یک عرب بیابان نشین که از امام حسین ع ضمن خواندن ابیاتی درخواستی کرد، از آن جمله است. حضرت وارد خانه شدند و چهار هزار درهم در عبایشان پیچیدند و آن را بخاطر حیا از سائل از شکاف در منزل به او دادند و گفتند:« بگیر، من از تو معذرت می خواهم که درصورتی که در آینده مال و ثروتی بدست آوردیم، ابر رحمت ما بر تو خواهد بارید؛ ولی چه کنم که زمانه متحول است و ما از مال و دنیا اندکی داریم.»


سه شنبه 00 مرداد 19 , ساعت 11:12 عصر

شخصیت امام حسین,در مورد شخصیت امام حسین,ویژگی شخصیتی امام حسین ع

البته میگویند داستان است ولی هرچه هست بسیار زیباست.

??روز عاشورا بود و در مراسمی بهمین مناسبت به عنوان سخنران دعوت داشتم ، مراسمی خاص با حضور تعداد زیادی تحصیل کرده و به اصطلاح روشنفکر و البته تعدادی از مردم عادی، نگاهی به بنر تبلیغاتی که اسم و عکسم را روی آن زده بودن انداختم و وارد مسجد شده و در گوشه ای نشستم.

??دنبال موضوعی برای شروع سخنرانی ام می گشتم .. موضوعی که بتواند مردم عزادار را در این روز خاص جذب کند ، برای همین نمی خواستم، فعلا کسی متوجه حضورم بشود، هرچه بیشتر فکر می کردم ، کمتر به نتیجه می رسیدم ، ذهنم واقعا مغشوش شده بود که پیرمردی که بغل دستم نشسته بود با پرسشی رشته افکارم را پاره کرد :

??ببخشید شما استاد زرین کوب هستید ؟
??گفتم : استاد که چه عرض کنم، ولی زرین کوب هستم
??خوشحال شد، شروع کرد به شرح این که چقدر دوست داشته، بنده را از نزدیک ببیند، همین طور که صحبت میکرد، دقیق نگاهش می کردم، این بنده خدا چرا باید آرزوی دیدن من را داشته باشد ؟ چه وجه اشتراکی بین من و او وجود دارد ؟

??پیرمردی روستایی با چهره ای چین خورده و آفتاب سوخته، متین و سنگین، اما باوقار

??می گفت مکتب رفته و عم جزء خوانده و در اوقات بیکاری یا قرآن میخواند یا غزل حافظ و شروع به خواندن چند بیت جسته و گریخته از غزلیات خواجه و چه زیبا غزل حافظ را میخواند
??پرسیدم : حالا چرا مشتاق دیدن بنده بودید ؟
??گفت : سؤالی داشتم و سپس پرسید : شما به فال حافظ اعتقاد دارید ؟
??گفتم : خب بله ، صددرصد ... گفت : ولی من اعتقاد ندارم !
??پرسیدم : من چه کاری میتونم انجام بدم ؟ از من چه خدمتی بر میاد ؟
??( عاشق مرامش شده بودم و از گفتگو با او لذت می بردم )
ادامه مطلب...

سه شنبه 99 آبان 20 , ساعت 9:39 عصر

https://media.hawzahnews.com/old/fa/Original/1394/10/14/IMG13274132.JPG

سؤال

علت ورود حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ به ایران چه بوده است؟

- پاسخ

علت ورود حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ، به مسئله مهاجرت برادر بزرگوارش حضرت امام رضا  ـ علیه السّلام ـ به ایران مربوط است. یعنی در راستای سفر آنحضرت انجام گرفته.

مأمون در سال 200 هـ. ق امام رضا  ـ علیه السّلام ـ را به مرو فرا خواند و بنا به نقلی بعد از استقرار آن حضرت در ایران نامه‌ای خطاب به خواهر گرامی‌اش حضرت فاطمه معصومه ـ سلام الله علیها ـ مرقوم فرمودند و آن را توسط یکی از غلامانش به مدینه منوره ارسال فرموده است. امام  ـ علیه السّلام ـ به غلامش دستور داد که در هیچ منزلی توقف نکند تا در اندک زمان ممکن آن نوشته را به مدینه برساند. غلام خود را به مدینه منوره رسانید و نامه امام هشتم را به خدمت حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ تسلیم نمود. و آن حضرت به مجرد رسیدن نامه برادرش خود را آماده سفر نمود. این روایت در کتابهای دست اول و قدیمی ذکر نشده است. [1]

بنا به نقل دیگر حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ بعد از یک سال از ورود حضرت رضا  ـ علیه السّلام ـ به سرزمین خراسان به قصد زیارت و دیدار با برادر خود از مدینه به قصد خراسان حرکت کرد. این روایت معتبر تر است. [2]

طبق این دو نقل حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ به شوق دیدار برادر و امام زمان خود در سال 201 هـ با گروهی از اطرافیان خود از مدینه حرکت کرد و وقتی به ساوه رسید مریض شد. سؤال فرمود: تا قم چقدر راه است؟ گفتند: ده فرسخ، فرمود مرا به قم برسانید. او را به قم رسانیدند. [3] بنا به نقل دیگر وقتی آن حضرت به ساوه رسیدند عده‌ای از دشمنان اهل بیت  ـ علیهم السلام ـ با اشاره مأمون عباسی راه را بر آنان بستند و در یک درگیری نابرابر، همه برادران و اکثر همراهان مرد آن حضرت را به شهادت رساندند و حضرت معصومه از شدت تأثر و تألمات به سختی بیمار گشتند به نحوی که ادامه سفر برایشان ناممکن گردید. [4]

اگرچه برخی نقل‌های ضعیف این جریان را نقل می‌کنند ولی این مطالب در منابع معتبری به چشم نمی‌خورد و هیچ یک از منابع معتبر تاریخی چنین درگیری را گزارش نکردند و همچنین این مطالب با توجه به موقعیت امام رضا  ـ علیه السّلام ـ در آن موقع بعید به نظر می‌رسد.


سه شنبه 99 مهر 29 , ساعت 9:8 عصر

ربیع الاول از جمله ماه‌های پربرکتی است که هر روز و یا شب آن مبارک و پر فضیلت و دارای اعمالی است.

در نخستین شب ربیع الاول، لیله المبیت اتفاق افتاد. در شبی که پیامبر از گزند دشمنان گریخت و به مکه هجرت کرد، امام علی (ع) به جای رسول اکرم (ص) در بستر ایشان خوابیدند. به این مناسبت دو عمل برای این روز ذکر شده است.

1- روزه گرفتن به شکرانه سلامتی پیامبر اعظم و امیرمومنان از گزند کفار و مشرکان در اول ربیع‌ الاول.

2- خواندن زیارت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) در این روز.

مرحوم «سیّد بن طاووس»، دعایى را براى این روز در کتاب اقبال نقل کرده است.

اللهم لا اله إلا انت، یا ذا الطول والقوة، والحول والعزة، سبحانک ما أعظم وحدانیتک، وأقدم صمدیتک، وأوحد إلهیتک، وأبین ربوبیتک، وأظهر جلالک، وأشرف بهاء آلائک وأبهى کمال صنائعک (1)، وأعظمک فی کبریائک، وأقدمک فی سلطانک، وأنورک فی أرض، وسمائک، وأقدم ملکت، وأدوم عزک، وأکرم عفوک، وأوسع حلمک، وأغمض علمک، وأنفذ قدرتک، وأحوط قربک. أسألک بنورک القدیم، وأسمائک التی کونت بها کل شئ، أن تصلی.

*مستحبات روز دوازدهم و هفدهم ماه ربیع الاول

برای دوازدهمین روز از این ماه، خواندن دو رکعت نماز مستحب است که در رکعت اوّل بعد از حمد، سه مرتبه سوره «قل یا ایّها الکافرون» و در رکعت دوم بعد از حمد، سه مرتبه سوره «توحید» خوانده شود.

روز هفدهم ربیع الاول، مطابق نظر مشهور علماى امامیّه، روز ولادت رسول خدا (ص) و همچنین میلاد امام صادق (ع) است و روز بسیار مبارکى است که داراى اعمال زیر است:

1) غسل؛ به نیّت روز هفدهم ربیع الاوّل.

2) روزه؛ که براى آن فضیلت بسیار نقل شده است، از جمله در روایاتى از ائمّه معصومین (علیهم السلام) آمده است: کسى که این روز را روزه بدارد، خداوند براى او ثواب روزه یکسال را مقرّر مى فرماید.

3) صدقه دادن، احسان نمودن و خوشحال کردن مؤمنان و به زیارت مشاهد مشرّفه رفتن.

4) زیارت رسول خدا (صلى الله علیه وآله) از دور و نزدیک؛ در روایتى از آن حضرت آمده است: هر کس بعد از وفات من، قبرم را زیارت کند مانند کسى است که به هنگام حیاتم به سوى من هجرت کرده باشد، اگر نمى توانید مرا از نزدیک زیارت کنید، از همان راه دور به سوى من سلام بفرستید (که به من مى رسد).

5) زیارت امیر مؤمنان، على (علیه السلام) نیز در این روز مستحب است با همان زیارتى که امام صادق (علیه السلام) در چنین روزى کنار ضریح شریف آن حضرت (علیه السلام) وى را زیارت کرد. (این زیارت در بخش زیارات، صفحه 301 آمده است).

6) تکریم، تعظیم و بزرگداشت این روز بسیار بجاست، مرحوم «سیّد بن طاووس»، در اقبال، در تکریم و تعظیم این روز برای ولادت شخص اوّل عالم امکان و سرور همه ممکنات حضرت نبىّ اکرم (صلى الله علیه وآله) سفارش بسیار کرده است.

در کتاب «المختصر من المنتخب» دعایی برای نخستین روز این ماه دعایی ذکر شده که در ادامه می خوانید: 

فِی غُرَّةِ رَبِیعٍ الْأَوَّلِ تَقُولُ

«دعای اول ماه ربیع الاول به این صورت است:

اللَّهُمَّ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ یَا ذَا الطَّوْلِ وَ الْقُوَّةِ وَ الْحَوْلِ وَ الْعِزَّةِ

خداوندا، معبودی جز تو نیست،‌ای بخشنده و نیرومند و دگرگون کننده و سربلند.

سُبْحَانَکَ مَا أَعْظَمَ وَحْدَانِیَّتَکَ وَ أَقْدَمَ صَمَدَانِیَّتَکَ وَ أَوْحَدَ إِلَهِیَّتَکَ

پاکی تو و یگانگی تو عظیم و بی نیازی ات دیرینه و معبودیتت یگانه.

وَ أَبْیَنَ رُبُوبِیَّتَکَ وَ أَظْهَرَ جَلَالَکَ وَ أَشْرَفَ بَهَاءَ آلَائِکَ وَ أَبْهَی کَمَالَ صَنَائِعِکَ [کرم بها صنائعک‌]وَ أَعْظَمَکَ فِی کِبْرِیَائِکَ

و پروردگاری ات روشن و جلالت آشکار و زیبایی نعمت هایت والا و کمال ساخته‌های تو زیبا [ارزشمند]و بزرگ منشی ات باعظمت.

وَ أَقْدَمَکَ فِی سُلْطَانِکَ وَ أَنْوَرَکَ فِی أَرْضِکَ وَ سَمَائِکَ وَ أَقْدَمَ مُلْکَکَ وَ أَدْوَمَ عِزِّکَ

و سلطه ات دیرینه است و چقدر در زمین و آسمان نورانی هستی و فرمانروایی ات دیرینه و عزتت جاودانه.

وَ أَکْرَمَ عَفْوَکَ وَ أَوْسَعَ حِلْمَکَ وَ أَغْمَضَ عِلْمَکَ وَ أَنْفَذَ قُدْرَتَکَ وَ أَحْوَطَ قُرْبَکَ

و گذشتت کریمانه و بردباری ات گسترده و دانشت همراه با اغماض و قدرتت نافذ و نزدیکی ات محیط و فراگیر است!

أَسْأَلُکَ بِنُورِکَ الْقَدِیمِ وَ أَسْمَائِکَ الَّتِی کَوَّنْتَ بِهَا کُلَّ شَیْ‌ءٍ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ [عَلَی‌]آلِ مُحَمَّدٍ

به نور دیرینه‌ تو و به آن اسم هایت که همه‌ اشیا را با آن پدید آوردی، از تو خواستارم که بر محمد و آل محمد درود فرستی.

کَمَا صَلَّیْتَ وَ بَارَکْتَ وَ رَحِمْتَ وَ تَرَحَّمْتَ عَلَی إِبْرَاهِیمَ وَ عَلَی آلِ إِبْرَاهِیمَ

چنان که درود، برکت، رحمت و مهربانی خود را بر حضرت ابراهیم و خاندان او فرستادی.

إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ وَ أَنْ تَأْخُذَ بِنَاصِیَتِی إِلَی مُوَافَقَتِکَ وَ تَنْظُرَ إِلَیَّ بِرَأْفَتِکَ وَ رَحْمَتِکَ

به راستی که تو ستوده و بلندپایه‌ای و این که [موی]پیشانی مرا بگیری و به سوی موافقت با خود بکشانی و با نظر رأفت و رحمت به من بنگری.

‌وَ تَرْزُقَنِی الْحَجَّ إِلَی بَیْتِکَ الْحَرَامِ وَ أَنْ تَجْمَعَ بَیْنَ رُوحِی وَ أَرْوَاحِ أَنْبِیَائِکَ وَ رُسُلِکَ

و حج خانه‌ محترمت را روزی ام کنی و روح من و ارواح پیامبران و فرستادگانت را در یکجا گرد هم آوری.

وَ تُوصِلَ الْمِنَّةَ بِالْمِنَّةِ وَ الْمَزِیدَ بِالْمَزِیدِ وَ الْخَیْرَ بِالْبَرَکَاتِ وَ الْإِحْسَانَ بِالْإِحْسَانِ

و بخشش خود را به بخشش دیگر و افزونی ات را به افزونی دیگر و خیرت را به برکاتت و نیکی ات را به نیکی دیگر بپیوندی.

کَمَا تَفَرَّدْتَ بِخَلْقِ مَا صَنَعْتَ وَ عَلَی مَا ابْتَدَعْتَ وَ حَکَمْتَ وَ رَحِمْتَ

چنان که ساخته هایت را به تنهایی و براساس نوآفرینی، حکمت و رحمتت خلق کردی.

فَأَنْتَ الَّذِی لَا تُنَازَعُ فِی الْمَقْدُورِ وَ أَنْتَ مَالِکُ الْعِزِّ وَ النُّورِ

بنابراین، تویی خدایی که کسی نمی‌تواند در آنچه تقدیر کرده ای، با تو ستیزه کند و تویی مالک عزت و نور.

(وَسِعْتَ کُلَّ شَیْ‌ءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً [1]) وَ أَنْتَ الْقَائِمُ الدَّائِمُ الْمُهَیْمِنُ الْقَدِیرُ

که رحمت و آگاهی ات همه‌ اشیا را فراگرفته است و تویی خداوند پایدار، جاودانه، نگاه بان چیره و توانمند.

إِلَهِی لَمْ أَزَلْ سَائِلًا مِسْکِیناً فَقِیراً إِلَیْکَ

معبودا، من همواره درخواست کننده، بیچاره و نیازمند درگاه تو بوده ام.

فَاجْعَلْ جَمِیعَ أمری [أُمُورِی‌]مَوْصُولًا بِثِقَةِ الِاعْتِمَادِ عَلَیْکَ وَ حُسْنِ الرُّجُوعِ إِلَیْکَ

پس همه‌ امورم را به اطمینان اعتماد بر خود و بازگشت نیک به درگاهت.

وَ الرِّضَا بِقَدَرِکَ وَ الْیَقِینِ بِکَ وَ التَّفْوِیضِ إِلَیْکَ‌

و خشنودی به مقدراتت و یقین به خود و واگذاری امور بر خود، بپیوند.

(سُبْحانَکَ لا عِلْمَ لَنا إِلَّا ما عَلَّمْتَنا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ [2]‌)

«پاکی تو و جز آنچه را که به ما آموخته‌ای نمی‌دانیم و تو آگاه و حکیمی.»،

(سُبْحانَهُ بَلْ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ کُلٌّ لَهُ قانِتُونَ [3]‌)

«پاکا خدا، آری همه‌ آنچه در آسمان‌ها و زمین هستند، فرمانبر اویند.»،

(سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ [4]) (سُبْحانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ [5]‌)

«پاکی تو‌ای خدا، پس ما را از عذاب آتش جهنم نگاه دار.»، «پاکی تو و من به درگاهت توبه نمودم و اولین مؤمن هستم.»،

(سُبْحانَکَ أَنْتَ وَلِیُّنا مِنْ دُونِهِمْ‌ [6]) (سُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ [7]‌)

«پاکی تو‌ای خدا و تو خود سرپرست ما از میان همه‌ آنان [آفریده ها]هستی.»، «پاکا خدا پروردگار جهانیان.»،

(سُبْحانَ اللَّهِ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ‌ [8]) (سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ‌ [9])

«پاکا خدا و من هرگز از مشرکان نیستم.»، «پاکا خدا از آنچه شریک او قرار می‌دهند.»،

(سُبْحانَ الَّذِی أَسْری‌ بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی

«پاکا خدایی که بنده‌ خود را شبانه از مسجد الحرام به مسجد الاقصی-

الَّذِی بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ [10])

که پیرامون آن را خجسته گردانیدیم-سیر داد تا برخی از نشانه‌های خود را به او ارائه دهد، به راستی که او شنوا و بینا است.»،

(سُبْحَانَ‌ اللَّهِ حِینَ تُمْسُونَ وَ حِینَ تُصْبِحُونَ وَ لَهُ الْحَمْدُ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ

«پاکا خدا هنگامی که شام و صبح می‌کنید و ستایش خدا را در آسمان‌ها و زمین

وَ عَشِیًّا وَ حِینَ تُظْهِرُونَ یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ یُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ

و به هنگام شامگاه و آنگاه که ظهر می‌کنید. زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون می‌کشد.

وَ یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ کَذلِکَ تُخْرَجُونَ‌ [11]) (سُبْحانَهُ وَ تَعالی‌ عَمَّا یُشْرِکُونَ‌ [12])

و زمین را بعد از مرگ، زنده می‌گرداند و شما نیز [در قیامت]این چنین بیرون آورده می‌شوید.»، «خداوند پاک و متعالی است از آنچه شریک او قرار می‌دهند.»،

(سُبْحانَهُ وَ تَعالی‌ عَمَّا یَقُولُونَ عُلُوًّا کَبِیراً [13])

«پاک و بسیار منزه و متعالی است خدا از آنچه درباره‌ او می‌گویند.»،

(سُبْحانَ رَبِّنا إِنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولًا [14]) (سُبْحَانَ‌ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْ‌ءٍ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ‌ [15])

«پاکا پروردگار ما و وعده‌ی او حتما به وقوع خواهد پیوست.»، «پاکا خدایی که ملکوت هر چیز به دست او است و شما به سوی او بازگردانده می‌شوید.»،

(سُبْحانَهُ بَلْ عِبادٌ مُکْرَمُونَ‌ [16]) (سُبْحانَهُ هُوَ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ [17])

«پاکا خدا و [فرشتگان]بندگان گرامی هستند.»، «پاکا خدای یگانه و چیره.»،

(سُبْحانَ رَبِّنا إِنَّا کُنَّا ظالِمِینَ‌ [18]) (سُبْحانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا یَصِفُونَ

«پاکا پروردگار ما و به راستی که ما ستم نمودیم.»، «پاکا پروردگار تو، پروردگار صاحب عزت از آنچه او را بدان توصیف می‌کنند.

وَ سَلامٌ عَلَی الْمُرْسَلِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ [19]‌)

و درود بر فرستاده شدگان و ستایش خدا را که پروردگار جهانیان است.»

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَرِّفْنَا بَرَکَةَ هَذَا الشَّهْرِ وَ یُمْنَهُ وَ ارْزُقْنَا خَیْرَهُ

خداوندا، بر محمد و آل محمد درود فرست و ما را با برکت و فرخندگی این ماه آشنا گردان و خیر آن را روزی مان کن.

وَ اصْرِفْ عَنَّا شَرَّهُ وَ اجْعَلْنَا فِیهِ مِنَ الْفَائِزِینَ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین‌

و از شرّ آن بازدار و از رستگاران در آن قرار ده، به رحمتت‌ای مهربان‌ترین مهربانان.


پنج شنبه 99 شهریور 13 , ساعت 4:49 عصر

رابطه رمضان با صاحب الزمان(عج) - قدس آنلاین | پایگاه خبری - تحلیلی

هوای دل خوشی دارم گمانم از تو جانان است
خط و خال همه خوبان بروی  تو نمایان است

گمانم از  تو  دارم  من  نشان  دل گشائی  را
نگاه  دل نشین  تو  شفای  درد  درمان  است

چو گوهر درصدف مانی چو گل در شاخسارانی
گل و بلبل  ثنا خوانت میان این گلستان  است

هوای دشت و دریا را نسیمت عطر آگین است
بیا رنگین کمان دل که دل در کوهساران است

شبانگاهان که مرغ دل به خواب عشق می آید
قنوت دل همی خواند چو قطره رنگ باران است

صدای جیک جیک شب به گوش من سخن دارد
که شب گویای راز من برایم یک سخن ران است

به رخ  زیباتر از آنی که من پنداشتم در  خود
که این پندارها عمری که دراین خانه جان است

به چشم و گوش خود گفتم خطا اندر خطا کردی
نمی بینی تو آن روئی که او یک ماه تابان است

تو عذری نی براین معنا نخواهی داشت از حالا
نمی دانم چنین عذری کجا در خط بطلان است

نمی باید مجازی را به بازار حقیقت برد
که این بازار سرگرمی همین کردار انسان است

به  کوچ زندگی رفتم نگاهم دشت غوغا شد
هوا درپیچ و خم آمد که این گرداب دوران است

صدای درد دوران را به کوهستان غم  بردم
غزال خوش خط و خالی بگفتا جبر دامان است

به  موج دیده ها رفتم  نگاهم رفت  در ساحل
که  چشم انداز دریا را غباری  درپس آن است

هوای عشق  را بردم  درون قلب    دلداری
که دلداری  برای من هوائی پر ز سامان  است.
مهدی جان در انتظار یک نگاه و لبخند رضایت توهستم.
به دادم برس که گرفتار  عشق  ودیدارم توهستم.
یامهدی ادرکنی عجل علی ظهورک


سه شنبه 99 شهریور 11 , ساعت 11:42 عصر

علت اصلی عدم آسیب به امام سجاد(ع) در روز عاشورا چه بود؟

امام علی بن حسین -علیه السلام- ملقب به سجاد و زین العابدین امام چهارم شیعیان است. مادرش شهربانو یا شاه زنان دختر یزدگرد سوم ،کسرای ایران، و پدر گرامیش حضرت سید الشهداء است او تنها بازمانده از فرزندان امام حسین ـ علیه السلام ـ بود که همراه اسرای اهل بیت به کوفه و شام برده شد و پس از حدود یک ماه اسیری به دستور یزید -برای جلب افکار عمومی- محترمانه به مدینه روانه گردید.(1) پس از آن در مدینه، فضا مناسب هیچ کار سیاسی یا تحرک اجتماعی سالم نبود بنابر این در سنگر دعا نشست و به عنوان سید ساجدین و زینت عابدین به مبارزه فرهنگی و نشر معارف بلند دینی در قالب دعا و مناجات پرداخت تا ضمن حفظ جامعه اسلامی، دوستان و شیعیان خود، به سوی اهداف مقدس خویش حرکت کند.

اکنون صحیفه سجادیه به عنوان قرآن صاعد و زبور آل محمّد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ که مشتمل بر 57 دعاست ثمره فعالیت های 35 ساله حضرت در دوران امامت می باشد. آن حضرت سال 95 ه.ق. در مدینه در سن 57 سالگی با زهرکین مسموم و شهید شد.(2)

در کربلا اگر چه به کسی رحم نمی کردند و از کودک شش ماهه مانند علی اصغر تا پیر مرد صحابی پیامبر مانند حبیب بن مظاهر را بی درنگ به شهادت می رساندند و حتی شخص امام حسین ـ علیه السلام ـ را نیز با وضع بسیار فجیعی به شهادت رساندند اما این که نتوانستند امام سجاد ـ علیه السلام ـ را به شهادت برسانند به شرایط عصر عاشورا مربوط است. در حقیقت چند بار قصد کشتن ایشان را داشتند ولی این اتفاق نیفتاد.(3)

امام سجاد –علیه السلام- در کربلا به شدت بیمار شد به طوری که توانایی حمل اسلحه و جنگ نداشت بنابر این نتوانست پیشاپیش پدر بزرگوارش به جهاد رفته و به شهادت برسد. بنابر این تا قبل از شهادت امام حسین ـ علیه السلام ـ دشمن بر خیمه ها مسلط نشده بود و دست پلیدش به امام نرسید تا حضرت را به شهادت برساند.


سه شنبه 99 شهریور 11 , ساعت 11:39 عصر

آیا ایرانی‌ها به خونخواهی امام حسین(ع) قیام کردند؟

باید گریه و زاری کرد/ از موضع روشنفکری نگویند اینها دیگر لازم نیست! نه، اینها تا آخر لازم است.

بعضی حالا ممکن است بگویند شما میخواهید نهضت امام حسین را بیان بکنید، خیلی خب، بروید بیان کنید، دیگر روضه‌خوانی و گریه و زاری و اینها چیست؟
 بروید بنشینید بیان کنید که حضرت این کار را کردند، این کار را کردند، هدفشان هم این بود.
 این، خیلی فکر خطائی است، نگاه غلطی است. این عاطفه‌ی نسبت به اولیاء خدا، اولیاء دین، این پیوند عاطفی، پشتوانه‌ی بسیار ارزشمند پیوند فکری و پیوند عملی است. بدون این پشتوانه، خیلی سخت میشود در این راه حرکت کرد.

در قرآن نسبت به اولیاء الهی سه تعبیر وجود دارد:

 یک تعبیر، تعبیر ولایت است؛ «انّما ولیکم اللَّه و رسوله و الّذین امنوا الّذین یقیمون الصّلوة و یؤتون الزّکوة و هم راکعون»؛ بحث ولایت. معلوم است که پیوند، ارتباط، معرفت، اینها داخل در زیرمجموعه‌ی ولایت است.

  یک بحث، بحث اطاعت است؛ «اطیعوا اللَّه و اطیعوا الرّسول و اولی الامر منکم»؛ اطاعت رسول و اطاعت اولی‌الامر. این، در عمل است. در میدان عمل باید اطاعت کرد، پیروی کرد.

  اما یک بحث سومی وجود دارد و آن، بحث مودت است. «قل لا اسئلکم  علیه اجرا الّا المودّة فی القربی». این مودت چیست دیگر؟ ولایتِ اینها را داشته باشید، اطاعت هم از اینها بکنید؛ مودت برای چیست؟ این مودت، پشتوانه است. اگر این مودت نباشد، همان بلائی بر سر امت اسلامی خواهد آمد که در دورانهای اول بر سر یک عده‌ای آمد که همین مودت را کنار گذاشتند، بتدریج اطاعت و ولایت هم کنار گذاشته شد.

بحث مودت خیلی مهم است. این مودت، با این ارتباطات عاطفی حاصل میشود؛ ماجرای مصیبتهای اینها را گفتن، یک جور ایجاد ارتباط عاطفی است؛ ماجرای مناقب اینها و فضائل اینها را گفتن، یک جور دیگر پیوند عاطفی است. بنابراین، این عزاداری‌هائی که انجام میگیرد، این گریه و زاری‌ای که میشود، این تشریح حوادث عاشورا که میشود، اینها چیزهای لازمی است.
یک عده از موضع روشنفکری نیایند بگویند آقا، اینها دیگر لازم نیست. نه، اینها لازم است؛ اینها تا آخر لازم است؛ همین کارهائی که مردم میکنند.


سه شنبه 99 شهریور 11 , ساعت 11:37 عصر

این نشانه‌های سرطان را جدی بگیرید - ایرنا

سبزیجات و میوه جات نشسته ممنوع
خراشیدن کارت شارژ با ناخن ممنوع
خوردن دارو با آب سرد ممنوع
پاسخ به موبایل با گوش راست ممنوع
خوردن غذای گرم در ظروف یکبار مصرف ممنوع
پاسخ به موبایل در حالت low باتری ممنوع
دیر خوابیدن دائمی ممنوع(بهترین وقت خواب 10 شب تا 4 صبح)
دراز کشیدن فوری پس از صرف غذا و دارو ممنوع
استشمام طولانی و ماندن رنگ بر روی پوست ممنوع
استشمام گرد و غبارات ساختمانی ممنوع
استعمال قلیان میوه ای ممنوع
ایستادن بیش از 10 دقیقه در کنار دکل های برق و مخابراتی ممنوع
پاک کردن اثر ماژیک وایت بورد با دست ممنوع
خوردن چای داغ در لیوان پلاستیکی ممنوع
تنفس گرد و غبارات سیمان ممنوع
تنفس انواع دودها و سیگار ممنوع
نوشیدن آب سرد مابین غذا ممنوع
بی توجهی به تغییر رنگ خالهای پوستی ممنوع
مصرف روغن های چرب در غذا ممنوع


<   <<   36   37   38   39   40   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ